چه کسی حاضر است برای هوش مصنوعی هزینه کند؟ | نرخ استفاده از هوش مصنوعی در ایران بالاتر از آمریکا، آلمان، انگلیس و کانادا
به گزارش اقتصادنیوز، هوش مصنوعی با سرعت خیرهکنندهای در حال گسترش است و در دو سال گذشته از مرحله فناوری نوظهور به ابزار روزمره برای میلیونها نفر تبدیل شده است، اما این فراگیری به معنای تمایل کاربران به پرداخت هزینه برای استفاده از آن نیست.
بنا بر گزارش مینا علیزاده در هفته نامه تجارت فردا؛ برآوردها نشان میدهد از میان ۸۰۰ میلیون کاربر چت جیپیتی، تنها نزدیک پنج درصد حاضر شدهاند برای نسخههای پولی اشتراک تهیه کنند. این آمار نشان میدهد اگرچه کنجکاوی و نیاز به استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی بالاست، اما هنوز بخش بزرگی از کاربران ترجیح میدهند از نسخههای رایگان بهره ببرند. این در حالی است که ارزش نسخههای پریمیوم را با هزینه آن متناسب نمیدانند. در ایران تحریمهای گسترده و مسدود بودن مسیر نقلوانتقال پول، بهعنوان مانع اصلی دسترسی به نسخههای بهتر هوش مصنوعی شناخته میشود.
مهمان جدید
در دو سال گذشته هوش مصنوعی بهسرعت وارد زندگی روزمره شهروندان شده است و حالا دیگر نمیتوانیم روزمان را بدون آن تصور کنیم. از جستوجوهای ساده اینترنتی و مرتب کردن ایمیلها گرفته تا تولید محتوا و برنامهریزی پروژههای کاری، ردپای این فناوری همهجا دیده میشود. حتی در سرگرمیها از موسیقی و فیلم گرفته تا بازیهای آنلاین، هوش مصنوعی نقش پررنگی پیدا کرده است. بااینحال پرسشی هنوز مطرح است؛ اگر این فناوری تا این حد مفید است، چرا تعداد کمی از کاربران حاضرند برای نسخههای پولی آن هزینه کنند؟
اقتصادنیوز:احتمال استفاده گروههای شبهنظامی از هوش مصنوعی برای کمک به تولید سلاحهای بیولوژیک یا شیمیایی است تا کمبود تخصص فنی خود را جبران کنند نگران کننده است. این خطر در ارزیابی بهروز تهدیدات داخلی وزارت امنیت داخلی آمریکا که اوایل امسال منتشر شد، ذکر شده است.
یکی از دلایل عادت دیرینه استفاده رایگان از فناوری است. سالهاست که اینترنت و خدمات دیجیتال در دسترس عموم قرار گرفته و کاربران به رایگان بودن آن عادت کردهاند. وقتی هوش مصنوعی هم به این مجموعه اضافه میشود بسیاری از کاربران بدون فکر کردن، نسخه رایگان را انتخاب میکنند حتی اگر نسخه پولی بتواند زمان و انرژی زیادی برایشان ذخیره کند. این ذهنیت بزرگترین مانع برای توسعه نسخههای پولی هوش مصنوعی است.
دلیل دیگر، تفاوت نامحسوس میان نسخههای رایگان و پولی است. نسخه رایگان اغلب امکانات پایهای دارد که برای کارهای روزمره کافی است، اما نسخههای پولی ویژگیهای پیشرفتهای ارائه میدهند که ممکن است به چشم کاربر معمولی نیاید. برای مثال یک نویسنده ممکن است با نسخه پولی بتواند مقاله کامل و تخصصی را در چند دقیقه آماده کند؛ کاری که بدون آن ساعتها طول میکشد. اگر کاربر این ارزش را درک نکند، حاضر نیست هزینهای پرداخت کند.
در این میان، تجربه کاربری نیز نقش مهمی دارد. نسخههای رایگان ساده و سرراست است و بدون نیاز به آموزش قابل استفادهاند، اما نسخههای پولی امکانات گسترده و پیچیدهای دارند که برای کاربر تازهکار گیجکننده به نظر میآید. بسیاری از افراد ترجیح میدهند با ابزار ساده و رایگان کارشان را پیش ببرند که زمان و انرژیشان را برای یادگیری ابزار پیشرفته صرف کنند، حتی اگر نسخه پولی کارایی بیشتری داشته باشد.
موضوع هزینه هم نقش تعیینکنندهای دارد. اشتراک ماهانه یا سالانه نسخههای حرفهای برای برخی کاربران هزینه اضافی محسوب میشود. این موضوع در کشورهایی با درآمد متوسط پایین یا وضع اقتصادی ناپایدار به چشم میآید. در چنین شرایطی حتی اگر ارزش نسخه پولی آشکار باشد، بسیاری ترجیح میدهند از همان نسخه رایگان استفاده کنند. بااینحال تجربه مستقیم میتواند رفتار کاربران را تغییر دهد. وقتی فردی مشاهده کند نسخه پولی باعث صرفهجویی واقعی در وقت یا ارتقای کیفیت کار او میشود، انگیزه پرداخت پیدا میکند. برای مثال یک دانشجو با استفاده از نسخه پولی میتواند پایاننامهاش را سریع و با کیفیت بالاتر آماده کند یا یک طراح گرافیک پروژههای پیچیده را در زمان کوتاه به انجام برساند. این تجربه ملموس تفاوت نسخه رایگان و پولی را برای کاربر روشن میکند.
همچنین در اینباره باید یادآور شد که از نظر روانشناسی انسانها تمایل دارند برای چیزی که اکنون و مستقیم تجربه میکنند هزینه کنند، نه برای مزایای بلندمدت. نسخههای پولی هوش مصنوعی اغلب بر مزایای طولانیمدت همچون صرفهجویی در زمان، افزایش بهرهوری یا ارتقای کیفیت تصمیمگیری تمرکز دارد. شکاف میان هزینه و نتیجه باعث میشود کاربران مقاومت کنند. با ارائه مثالهای واقعی و تجربه عملی این مانع بهراحتی از بین میرود. داوود ادیب، کارشناس هوش مصنوعی درباره استفاده از نسخههای رایگان هوش مصنوعی به هرم مازلو اشاره میکند و در اینباره میگوید باید مصرفکننده را از سطح ساده توان خرید فراتر برده و او را در ساختار انگیزشی عمیق تحلیل کرد. نظریه مازلو ابزار دقیقی برای فهم این رفتار است، زیرا نشان میدهد انتخاب اقتصادی تنها نتیجه وضع اقتصادی جامعه و افراد نیست، بلکه بازتاب اولویتهای روانی، احساس امنیت، سبک زندگی و فرهنگ است. از منظر مازلو انسان ابتدا تلاش میکند نیازهای زیستی و امنیتی را تامین کند و سپس به سراغ نیازهای ارتباطی، احترام و درنهایت خودشکوفایی و خودتحققی برود.
هوش مصنوعی بهویژه نسخههای پیشرفته پولی در اکثر جوامع در بالای هرم یعنی بخشی از نیازهای شغلی، حرفهای و خودتحققی قرار میگیرد. بنابراین فردی که هنوز درگیر نیازهای پایه است یا فشار اقتصادی را تجربه میکند، طبیعی است که برای ابزاری دیجیتال حتی اگر ارزشمند هم باشد، هزینه قابلتوجهی نکند. این منطق هم در جهان صادق است و هم در ایران. با این تفاوت که در ایران شرایط اقتصادی، نوسان درآمد، تورم و چالشهای مالی باعث میشود درصد بیشتری از جامعه در همان دو طبقه نخست هرم باقی بمانند.
داوود ادیب میگوید براساس تحلیلهای اقتصادی داخلی حدود 60 تا 70 درصد جمعیت ایران در طبقهای قرار میگیرند که قدرت خرید کالاها و خدمات مکمل مثل اشتراکهای دیجیتالی، دورههای آنلاین یا نسخههای پریمیوم هوش مصنوعی را ندارند. این گروه بیشتر درآمدشان را صرف نیازهای اساسی همانند خوراک، مسکن، حملونقل و درمان میکنند. همچنین امنیت مالیشان شکننده است و هر هزینه اضافی ریسک تلقی میشود. از سوی دیگر میان سرویس دیجیتال و هزینههای ضروری بدون تردید، دومی را انتخاب میکنند. برای این بخش هوش مصنوعی پولی نیاز لوکس به حساب میآید، حتی اگر ابزار ارزشمندی باشد. این افراد ممکن است کنجکاو یا حتی علاقهمند به استفاده باشند، اما پرداخت برایشان منطقی نیست؛ بنابراین نسخه رایگان طبیعیترین انتخاب است.
محمدباقر سجادی، کارشناس هوش مصنوعی درباره دلایل استفاده از نسخههای رایگان هوش مصنوعی هم میگوید، آمارها نشان میدهند در سطح جهانی تنها حدود پنج درصد کاربران چت جیپیتی و بین سه تا هفت درصد کاربران سایر ابزارهای هوش مصنوعی نسخههای پولی را خریداری کردهاند. این تناقض جالب توجه است. استفاده گسترده و همهگیر از هوش مصنوعی لزوماً به معنای تمایل کاربران به پرداخت هزینه نیست. دلیل اصلی این موضوع کفایت نسخههای رایگان برای پاسخگویی به نیازهای روزمره است.
یکی دیگر از عوامل این است که ارزش و قابلیتهای نسخههای پولی بهخوبی برای کاربران توضیح داده نشده است. بسیاری تصور میکنند تنها تفاوت نسخه رایگان و پولی محدودیت در تعداد استفاده یا سرعت دسترسی است، درحالیکه نسخههای پولی امکانات پیشرفته، دقیق و کاربردی ارائه میدهند که میتواند برای کاربران حرفهای و کسبوکارها حیاتی باشد. ضعف اطلاعرسانی باعث شده حتی افرادی که میتوانند از مزایای نسخههای پولی بهرهمند شوند ترجیح دهند از نسخه رایگان استفاده کنند.
سجادی دلایل این موضوع را در چند عامل دستهبندی میکند. نخست آنکه نسخه رایگان ابزارها برای نیازهای عادی کافی است و تقریباً ۸۰ درصد نیازهای روزمره کاربران را پوشش میدهد. همچنین ارزش نسخه پولی برای کاربران ملموس و توضیح داده نشده است و کاربران هنوز به پرداخت برای نرمافزارها بهویژه سرویسهای ابری عادت ندارند. وجود جایگزینها و رقابت شدید باعث میشود کاربران کمتر به نسخههای پولی روی بیاورند. از سوی دیگر کاربران هوش مصنوعی را سرگرمی میبینند، نه ابزاری حرفهای برای حل مسائل پیچیده. او بر این باور است که هنوز اعتماد کامل به عملکرد ابزار ایجاد نشده است و کاربران منتظرند ابزارها مترقی شوند. دلایل دیگر نیز به فرهنگها، عادتها و مسائل اجتماعی بازمیگردد.
داوود ادیب در اینباره به فرهنگ استفاده رایگان در ایران اشاره میکند و میگوید، یکی از ویژگیهای متمایز بازار ایران فرهنگ نهادینهشده استفاده رایگان از فناوری است؛ فرهنگی که اثر آن بر رفتار کاربران فراتر از مسائل اقتصادی صرف است. این فرهنگ ریشه در چند عامل دارد. نخست سابقه طولانی استفاده از نسخههای کرکشده، اشتراکهای دستکاریشده و ابزارهای رایگان که باعث شده است ذهنیت غالب کاربران این باشد اگر رایگان است چرا باید پول بدهیم؟ دوم، باور فرهنگی به حق طبیعی بودن نسخه رایگان که در ناخودآگاه جمعی نهادینه شده و پرداخت تنها زمانی رخ میدهد که نسخه رایگان کاملاً ناکارآمد باشد. سوم، عدم احساس تعهد مالی نسبت به سرویسهای دیجیتال. برخلاف کشورهای توسعهیافته که پرداخت آنلاین و اشتراکمحور امری عادی و هنجارمند است، در ایران پرداخت برای سرویسهای جهانی هنوز نه ساده است و نه رایج و این عامل به استمرار فرهنگ رایگانخواهی دامن زده است. مجموع این عوامل در کنار فشار اقتصادی باعث شده حتی کسانی که توان مالی متوسط دارند، ابتدا نسخه رایگان را امتحان کنند و تنها در شرایط خاص به سراغ نسخههای پولی بروند. علاوه بر این، تحریمها مانعی فراتر از محدودیت مالی ایجاد کردهاند. مسیرهای پرداخت بینالمللی مسدود است و خرید نسخههای رسمی همانند ChatGPT Plus یا AI P پیشرفته هوش مصنوعی تنها از طریق واسطهها، کارتهای مجازی یا اکانتهای میانبر ممکن میشود. این مسیرها نهتنها هزینهها را چند برابر میکنند، بلکه ریسک مسدودی حساب را نیز بالا میبرند و در نتیجه خرید نسخه رسمی برای بسیاری از کاربران غیرمنطقی به نظر میرسد. به همین دلیل کاربران مایل، به پرداخت نسخههای متنباز، جایگزینهای داخلی یا روشهای غیرمستقیم روی میآورند.
البته این دلایل را میتوان از چالشهای مربوط به کاربران دیگر کشورها دانست و موضوع در ایران به دلیل چالشهای پرداخت ارزی ماجرا متفاوت است. محمدباقر سجادی بر این باور است که دو عامل اصلی در اینباره تاثیر بیشتری دارند. نخست، همان چالش پرداخت ارزی است. کاربران برای خرید نسخههای پولی با وجود روشهای جایگزین با محدودیتها و پیچیدگیهای پرداخت مواجهاند. او همچنین به فرهنگ «سواری مجانی» نیز اشاره میکند و میگوید، تجربه تاریخی کاربران ایرانی با نرمافزارهای کرکشده یا رایگان باعث شده کمتر حاضر باشند برای نرمافزارهای خارجی هزینه پرداخت کنند. این دو عامل در ایران پررنگ هستند، درحالیکه سایر دلایل جهانی نیز تا حدی صادق است.
کاربران اصلی
بااینحال چه کسانی در جهان و ایران تمایل دارند از نسخههای پولی هوش مصنوعی استفاده کنند؟ آیا در اینباره حاضر به پرداخت هزینه هستند؟ سجادی بر این باور است که سه گروه اصلی از کاربران حاضرند برای استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی هزینه پرداخت کنند. نخست، کسبوکارهایی که بهرهگیری جدی از این ابزارها میتواند هزینهها را کاهش داده و بهرهوری را افزایش دهد. دوم، متخصصان حرفهای شامل توسعهدهندگان، برنامهنویسان، تولیدکنندگان محتوا و پژوهشگران که با استفاده از نسخههای پولی میتوانند کارهایشان را سریع و دقیق انجام دهند. سوم افرادی که زمان و بازدهی برایشان اهمیت بالایی دارد و با پرداخت هزینه میتوانند از ابزارهای هوش مصنوعی برای افزایش بهرهوری و صرفهجویی در زمان بهرهمند شوند.
فارغ از این آمارها، استقبال ایرانیان از هوش مصنوعی نیز قابل توجه است. محمدباقر سجادی بر این باور است که آمارها نشان میدهند ۳۲ درصد ایرانیان از هوش مصنوعی استفاده میکنند، رقمی که نسبت به متوسط جهانی بالاتر است. مقایسه با کشورهای دیگر نشان میدهد استفاده فردی در ایران عمدتاً برای امور روزمره و سرگرمی است، درحالیکه در کشورهای غربی کاربرد آن عمدتاً تجاری است.
نرخ استفاده در ایران بالاتر از کشورهایی همانند آمریکا، آلمان، انگلستان و کاناداست. هرچند کشورهایی همانند هند و چین میزان استفاده بالاتری دارند. او میگوید برای افزایش دسترسی به هوش مصنوعی در ایران چند راهکار وجود دارد. نخست، استفاده از واسطههای داخلی که خدمات هوش مصنوعی خارجی ارائه میدهند و محدودیتهای تحریمی را دور میزنند. همچنین توسعه پلتفرمهای داخلی هوش مصنوعی که زبان و فرهنگ فارسی را بهتر پوشش داده و قابلیت رقابت با نمونههای خارجی را داشته باشند. همچنین تسهیل تعاملات مالی بینالمللی برای پرداخت هزینههای استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی.
هوش مصنوعی وارد فاز بلوغ شده و نقش آن در زندگی و اقتصاد غیرقابل انکار است. فناوری رشد سریعی داشته است، اما الگوهای درآمدی و اقتصاد هوش مصنوعی عقبترند. در ایران مشکل اصلی نبود امکان پرداخت است و فرهنگ رایگانخواهی هرچند جدی، نقش کمتری نسبت به محدودیتهای پرداخت دارد. آینده به سمت گسترش الگوهای رایگان قدرتمند پیش میرود و کسانی که هزینه میکنند، معمولاً همان افرادی هستند که ارزش اقتصادی مستقیم از هوش مصنوعی خلق میکنند.
ارسال نظر